مرجع پلیمر در بازار ایران: صنعت پتروشیمی یکی از بزرگترین صنایع کشور است که در شرایط رکودی با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکند. این صنعت برای رهایی از شرایطی که در آن گرفتار شده به سرمایههای بزرگ نیازمند است که این سرمایهها نیز با توجه به مباحث خصوصیسازی از رونق چندانی برخوردار نیست. از طرفی هنگامی که دولت هم با منابع مالی خود نمیتواند از پس این نوع سرمایهگذاری برآید یا باید به منابع ارزی کشور (همچون صندوق توسعه ملی یا منابع ارزی بانکی) تکیه کند یا سرمایهگذاری خارجی را تقویت کند.
با وجود اینکه چند ماه از رفع تحریمهای ایران میگذرد، هنوز هم مشکلاتی در سیستم بانکی و بیمهای وجود دارد و این امر یکی از مهمترین عللی است که مانع از تداوم رشد صادرات در همه بخشها به خصوص پتروشیمی میشود و باید مورد بازبینی قرار بگیرد. بحث دیگری که در این بین مطرح میشود تغییر نگاه ما از تولید اوره و آمونیاک و متانول با پایه خوراک گاز است. اولفینها منشأ و زنجیره اصلی بسیاری از صنایع در بخش پایین دستی پتروشیمی هستند. با توجه به واقعیتهای موجود سرمایهگذار خارجی یک واحد اولفین را که با خوراک مایع تقریبا گران ایجاد میشود بر واحدی که محصول اولفین را با قیمت خوراکی نسبتا ارزان تولید میکند، ترجیح نخواهد داد. با توجه به اینکه این نگاه ما را به سمت توسعه اوره، آمونیاک و متانول میبرد میتوان گفت: اگر ما بتوانیم نرخ خوراک را برای واحدهایی که خوراک مایع دارند تا حدی متعادل کرده و با خوراک میعانات گازی متناسب کنیم به نظر میرسد که بتوانیم به توسعه متوازن فکر کنیم. سیاست تعیین نرخ خوراک هم نتوانست این جریان را بهبود ببخشد و در سالهایی که این نرخ تغییر یافت، باز هم نتوانستیم تعالی را در این زمینه شاهد باشیم. اگر ما میخواهیم در مورد نرخ خوراک تصمیمگیری کنیم، باید توجه کنیم نرخ خوراکی مقبول است که:
1) برنامهریزی با ثبات داشته باشد.
2) تسهیلاتی برای پوششهای ریسک به تولیدکنندگان داده شود (به این معنا که خوراک با قیمتی به دست تولیدکننده داخلی برسد که بتواند با کم ترین قیمت تمام شده تولید کند و به رقابت با کشورهای دیگر بپردازد و سهم خود را از بازارهای جهانی بگیرد).
برخی میگویند چرا با پایین آمدن قیمت نفت بهای خوراک پایین نمیآید؟ این یک مساله مهم بعد از تعیین فرمول نرخ خوراک بود که یک امر طبیعی است. ما نمیتوانیم یک بازی برد – باخت تعریف کنیم و شرایط باید برد – برد باشد. به نظر میرسد اگر ما ضریب بهرهوری را صددرصد کنیم و به پتروشیمیها سازو کار اقتصادی بدهیم و سهامداران خصولتی ما کمتر به دنبال سود باشند، شرایط مطلوبتری را تجربه خواهیم کرد. در کل دنیا پتروشیمیها اگر سود 5 درصدی داشته باشند بسیار راضی به نظر میآیند اما پتروشیمیهای ما به دلیل شرایط تورمی انتظار سود 40 درصدی را دارند.