علاقه سرمایهگذاران به ماهشهر و عسلویه
نکته قابل توجه در رابطه با مذاکره شرکتهای خارجی، تمایل آنها برای حضور در سرمایهگذاری در دو منطقه ماهشهر و عسلویه و بیرغبتی آنها به دیگر مناطق است. علاقه سرمایهگذاران خارجی به سرمایهگذاری در عسلویه و ماهشهر درحالی است که مناطقی مانند چابهار، ایرانشهر، جاسک و… نیز به عنوان قطبهای آینده صنعت پتروشیمی ایران معرفی شدهاند.
زمانی که علاقه سرمایهگذاران پتروشیمی به ماهشهر و عسلویه ریشهیابی میشود، به این نتیجه میرسیم که زیرساختهای این دو منطقه قابل مقایسه با سایر مناطق کشور نیست.
قطبهای اصلی پتروشیمی ایران در جنوب و در سواحل خلیج فارس قرار دارند. بر این اساس دو منطقه ماهشهر و عسلویه مجتمعهای اصلی پتروشیمی کشور را در خود جای دادهاند. 51 مجتمع پتروشیمی در ایران فعالیت میکند، که 21 مجتمع در ماهشهر و 13 مجتمع نیز در عسلویه قرار دارند. سهم دیگر مناطق کشور از مجتمعهای پتروشیمی 17 مجتمع است که در سایر مناطق کشور پراکنده هستند. اغلب مجتمعهای پتروشیمی فعال در بندر ماهشهر و عسلویه، مگا پروژههایی هستند که چند واحد تولیدی را تحت پوشش دارند. همچنین 58 مجتمع پتروشیمی در مرحله ساخت قرار دارند که شش واحد در منطقه ماهشهر، 23 مجتمع در عسلویه و 29 مجتمع دیگر نیز در دیگر مناطق کشور در حال ساخت هستند.
2 قطب صنعتی برخوردار از زیرساخت
همانطور که اشاره شد، از جمله دلایل توسعه سریع مناطق پتروشیمی ماهشهر و عسلویه، وجود زیرساختهای گسترده و خوراک کافی در آن مناطق است. مجتمعهای پتروشیمی عسلویه در کنار پالایشگاههای میدان گازی پارس جنوبی قرار دارند و به راحتی و با کمترین هزینه خوراک خود را تحویل میگیرند.
همچنین وجود میدانهای نفتی فراوان در منطقه خوزستان فرصتی را فراهم کرده است که از طریق جمعآوری گازهای همراه آنها، خوراک مناسبی برای مجتمعهای پتروشیمی ماهشهر فراهم شود. قرار گرفتن در کنار دریا، وجود اسکلههای صادراتی، وجود جاده و توسعهیافتگی از عواملی دیگری هستند که باعث توسعه این دو منطقه در صنعت پتروشیمی شدهاند.
به دلیل همین شرایط مطلوب است که اغلب سرمایهگذاران اروپایی و شرق آسیا که به ایران آمدهاند، تمایل داشتهاند در آنجا سرمایهگذاری کنند.
بر اساس گفته برخی مدیران، به اروپاییها پیشنهاد سرمایهگذاری در دیگر مناطق پتروشیمی مانند جاسک و نواحی مرکزی ایران داده شده، اما آنها چندان استقبال نکردهاند.
شرکتهای بزرگ پتروشیمی مانند لینده و باسف آلمان، سرکوبه اسپانیا، میتسویی و میتسوبیشی ژاپن که مذاکرههایی را برای سرمایهگذاری در صنعت پتروشیمی ایران انجام دادهاند، خواستار حضور در عسلویه و ماهشهر بودهاند که به دلیل اشباع ماهشهر، به سوی عسلویه سوق داده شدهاند.
علاقه هندیها به چابهار
در این میان، گروه دیگر سرمایهگذاران خارجی که به حضور در صنعت پتروشیمی ایران تمایل دارند، هندیها هستند که برخلاف اروپاییها و ژاپنیها علاقه خاصی به منطقه چابهار نشان دادهاند. هندیها حتی حاضر به سرمایهگذاری چند میلیارد دلاری در این منطقه هستند که البته هنوز توافقهای خود را نهایی نکرده و همچنان در حال مذاکره و چانه زنی هستند. چابهار، قطب دیگر صنعت پتروشیمی در ایران است که قرار است با برنامهریزیهای انجام شده 21 مجتمع پتروشیمی در آن استقرار یابد.
البته دلیل اصلی علاقه هندیها به چابهار ارتباطی به وجود زیرساخت در این منطقه ندارد بلکه علت این علاقهمندی را باید در فاصله جغرافیایی نزدیک چابهار به هند جستوجو کرد. به دلیل نزدیکی چابهار به بازار مصرف، هزینه حمل و نقل محصولات پتروشیمی کاهش قابلتوجهی خواهد یافت. چابهار در مقایسه با مناطقی مانند ماهشهر و عسلویه حدود یک هزار کیلومتر به بازارهای هدف در هند نزدیکتر است.
کشاورزی در هند فراوان بوده و نیاز روز افزونی به کود شیمیایی در این کشور احساس میشود؛ در واقع هندیها تمایل دارند در بخش تولید اوره و آمونیاک صنعت پتروشیمی ایران سرمایهگذاری کنند. ارزش اقتصادی تولید کوره اوره پایین است، بنابراین نزدیکی چابهار به هند، هزینه کرایه حمل محصولات پتروشیمی از چابهار را کاهش میدهد.
نگاهی به وضع احداث زیرساختهای منطقه چابهار نشان میدهد این منطقه نیز با نقطه ایدهآل فاصله زیادی دارد؛ به گونهای که سرمایهگذاران اروپایی استقبال چندانی از سرمایهگذاری در این منطقه نکردهاند و تنها هندیها، مشتری خارجی این منطقه هستند.
لزوم تمرکززدایی
وزارت نفت برای جلوگیری از تمرکز بیش از حد در عسلویه تصمیم گرفته است مناطق دیگری را برای احداث مجتمعهای پتروشیمی در نظر بگیرد. وزارت نفت قرار است با احداث خط لولهای از عسلویه به چابهار و ایرانشهر خوراک مورد نیاز واحدهای جدید صنعت پتروشیمی را تامین کند. سواحل دریای عمان از ظرفیت بسیار خوبی برای استقرار مجتمعهای پتروشیمی برخوردار هستند، بر این اساس قرار است در مناطقی مانند جاسک، چابهار و ایرانشهر که در حاشیه یا نزدیک به دریای عمان قرار گرفتهاند، قطبهای پتروشیمی احداث شوند.
تقویت اقتصادی این مناطق که اغلب جزو مناطق محروم و کمتر توسعهیافته هستند، میتواند با ایجاد توسعه بخشهای پایین دستی اقتصادی و اشتغالآفرینی، زمینه توسعهیافتگی و رفع محرومیت این مناطق را فراهم کند. همچنین براساس اصول استراتژیک، توسعه مناطق کمتر توسعهیافته و افزایش جمعیت آنها میتواند زمینه افزایش امنیت ملی را نیز تامین کند.
اما مساله مهم این است که روند احداث زیرساختها در این مناطق به کندی پیش میرود و توسعه سریعتر آنها به عزمی جدی نیاز دارد. در سالهای اخیر روند احداث زیرساختها آغاز شده که قابل توجه است، اما برای جذب سرمایههای چند میلیارد دلاری کافی نیست.
ایجاد زیرساخت لازمه جذب سرمایهگذار
برای جلب سرمایهگذاران خارجی باید زیرساختهای لازم فراهم شود تا انگیزه آنها برای حضور تقویت شود، در غیر این صورت هیچ شرکتی در این مناطق سرمایهگذاری نخواهد کرد.
حتی در صورت تامین خوراک لازم برای مجتمعهای پتروشیمی در مناطق جدید و ارائه تخفیفهای جذاب برای سرمایهگذاران، تا زمانی که زیرساختهای فیزیکی برای آنها فراهم نشود، آنها تمایلی به سرمایهگذاری نخواهند داشت.
در واقع سرمایهگذاران، پس از ارزیابی شرایط و هزینه ـ فایده خود، بهترین منطقه را برای سرمایهگذاری انتخاب خواهند کرد. هیچ سرمایهگذاری تمایل ندارد ریسک کرده و چند میلیارد دلار از سرمایه خود را به منطقهای ببرد که زیرساختهایش آماده نشده است.
سرمایهگذاران زمانی که میخواهند در منطقهای سرمایهگذاری کنند، نخست پیگیری میکنند که وضع تامین آب آن چگونه است؛ جاده مناسب وجود دارد یا نه، امکاناتی مانند یوتیلیتی، گاز، برق و سرویسهای مخابراتی در چه شرایطی است، آیا امکانات مناسب برای استقرار مهندسان، کارگران و نیروی انسانی در آن منطقه وجود دارد و وضعیت پایانهها و اسکله بارگیری چگونه است؟
لزوم ایجاد زیرساخت توسط دولت
راهکار ایجاد زیرساخت در مناطق جدیدی که برای جذب سرمایهگذاری تعریف شده، ورود دولت است. دولت میتواند از طریق ایجاد هماهنگی میان دستگاهها و وزارتخانههای مختلف زیرساختهایی مانند آب، گاز، جاده و… را فراهم کند. با توجه به خصوصیسازی واحدهای زیر مجموعه شرکت ملی صنایع پتروشیمی این شرکت نیز قادر نیست بهطور مستقیم وارد این حوزه کاری شود و اقدام به احداث زیرساخت کند. وظیفه این شرکت به تنظیم بخشی و رگولاتوری محدود شده است. شرکتهای بخش خصوصی و سرمایهگذاران خارجی نیز هیچگاه حاضر به خرج کردن پول برای ساخت جاده و سایر زیربناها نخواهند شد. دولت باید برای برنامهریزی ایجاد زیرساختها اقدام کند تا سرمایهگذاران احساس امنیت و راحتی کرده و حاضر به سرمایهگذاری شوند.