به نقل از دپارتمان علمی مرجع پلیمر در بازار ایران (پلیم پارت) : وجود ناخالصی در محصولات می تواند سبب مشکلات متعدد از قبیل خرابی محصول، ظاهر نامطلوب، یا عدم تایید در کنترل کیفیت گردد.
هریک از این عواقب نه تنها می تواند سبب از دست رفتن پول تولیدکننده برروی یک عدد محصول شود، بلکه مسبب زیان در یک بچ کامل و تعداد بسیاری محصول باشد. بنابراین، اجرای آنالیز مناسب ناخالصی، با تجهیزات و مهارت مورد نیاز، امری بحرانی است.
روش ها
طیف سنجی مادون قرمز انتقالی فوریه یا همان FTIR یک تکنیک قدرتمند است که می تواند آرایه ای از ناخالصی ها را، که معمولا مواد آلی را شامل می شود، شناسایی کند.
ناخالصی ها به هر شکلی وجود دارند (جامد، مایع، یا گاز) و بصورت مقایسه ای می توانند کوچک باشند. پس از تست ناخالصی، نتایج حاصل با یک پایگاه داده از ترکیبات شناخته شده مقایسه می شود.
میکروسکوپی روبشی الکترونی به همراه طیف سنجی پراکنشی انرژی (SEM-EDS) تکنیک بنیادی دیگری در شناسایی ناخالصی هاست.
برخلاف FTIR، آلودگی های غیرآلی بیشترین کاربرد را در این تکنیک دارند. SEM می تواند یک نقص را توسط موقعیت های کلیدی کوچک در شکل و اندازه که ناخالصی در آنجا قرار دارد آنالیز کند. سپس EDS به آنالیز بیشتر ناخالصی می پردازد و ترکیب درصد عنصری آن را ارائه می دهد.
میکروسکوپی نوری (OM) به خصوص زمانی اهمیت پیدا می کند که ناخالصی ها و نقایص توسط رنگ شناسایی می شوند. همچنین ابزاری اساسی در هنگام روبش یک نمونه از ناخالصی ها برای آنالیزهای بعدی ناخالصی، مانند FTIR و SEM/EDS، به شمار می رود.
طیف سنجی فوتوالکترون اشعه ایکس (XPS) برای ناخالصی هایی استفاده می شود که فوق العاده ریز هستند و برروی پوشش ها و سطوح یافت می شوند. عمق نفوذ بسیار کم این روش، این تکنیک را بخصوص زمانی مفید می سازد که نمونه ها برای اکسیداسیون سطحی، و سایر مشخصات منحصر به سطح نمونه آنالیز می شوند.
کروماتوگرافی گازی همراه با طیف سنجی جرمی (GC-MS) بخصوص زمانی مفید است که شناسایی ناخالصی های فرّار و نیمه فرّار موجود در سطح یک محصول مد نظر باشد.
محصول ابتدا پاکسازی می شود و سپس با کروماتوگرام تست می شود و طیف به دست می آید. طیف های به دست آمده با کتابخانه موجود مقایسه می شوند و شناسایی دقیق نمونه صورت می پذیرد.
منبع:polymersolutions.com