مرجع پلیمر در بازار ایران به نقل از شرق: رخداد بزرگي در شرف وقوع است، رخدادي كه در صنعت نفت ايران تقريبا بيسابقه است و زمان ميبرد تكرار آن را باز هم شاهد باشيم. قرار است يكشنبه، شش فاز پارس جنوبي همراه چهار مجتمع بزرگ پتروشيمي با سرمايههاي ايراني (تركيبي از سرمايههاي ملي، شبهدولتي و خصوصي) به بهرهبرداري برسد. با بهبهرهبرداريرسيدن اين پروژهها، به گفته مهدي يوسفي، مدیرعامل سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس، پرونده پارس جنوبي با افزايش اشتغال پايدار براي نيروهاي بومي به مرحله اختتام پرونده نزديك ميشود. يوسفي در گفتوگو با «شرق» ميگويد: «سرمايه اين پروژهها، يكپنجم كل سرمايهگذاريها در صنعت نفت است كه توان رقابت ايران با قطر را افزايش ميدهد و سطح برداشت ايران را به اين كشور نزديك ميكند».
اهميت افتتاح شش فاز پارس جنوبي همراه چهار مجتمع پتروشيمي در اقتصاد ايران در چيست؟
براي اولينبار است كه شش فاز پارس جنوبي همزمان افتتاح ميشوند. فازهاي ١٧، ١٨ و فاز ١٩ كه معادل دو فاز استاندارد است و فاز ٢٠ و ٢١. هر فاز پارس جنوبي بهصورت استاندارد ظرفيت ٢٥ ميليون متر مكعب گاز شيرين دارد؛ بنابراين اين شش فاز در مجموع ١٥٠ ميليون متر مكعب گاز شيرين را به ظرفيت گاز اضافه ميكنند و از طرفي به برداشت از ميدان مشترك با كشور رقيب و شريك در ميدان میافزایند. در كنار توليدات گاز، محصولات جانبي هم برداشت ميشود؛ هر فاز تقريبا ٤٠ هزار بشكه ميعانات گازي در روز توليد ميكند كه به توليدات اضافه ميشود، همچنين يك ميليون تن «الپيجي» در سال براي هر پالايشگاه و هر فاز حدود يك ميليونو ٥٠هزار تن اتان توليد ميكند كه خوراك واحدهاي پتروشيمي ميشود. به همين منظور فاز ٢ پتروشيمي كاويان هم افتتاح ميشود كه اتان را به اتيلن تبديل میکند و خوراك ١٤ مجتمع پتروشيمي منطقه عسلويه و خط لوله غرب كشور تا كردستان خواهد شد. خصوصياتي كه اين افتتاح را در صنعت نفت بينظير ميكند، همزماني افتتاح شش فاز گازي و چهار پتروشيمي و افتتاح رسمي برداشت از لايه نفتي پارس جنوبي است. به همين دليل هم بود كه كشتي پالايشگاهي، اواخر اسفند در خليج فارس براي برداشت از نفت پارس جنوبي مستقر شد. مورد ديگر حجم سرمايهگذاري براي اين چند فاز و پتروشيمي است كه حدود ٢٠ ميليارد دلار است، با اين حساب كه تقريبا ٩٠ ميليارد دلار سرمايهگذاري در حوزه بالادست شده، سرانگشتي هم اگر حساب كنيم تقريبا بيش از يكپنجم كل سرمايهگذاري مربوط به همين افتتاح است كه عدد خيلي بالايي است. ميتوان گفت پیش از این در صنعت نفت چنين موردي رخ نداده و به اين سادگي تكرار نمیشود.
تعلیق بلند مدت برخی از پروژه ها
فاز ١٧ و ١٨ عمر بيشتري در اين پروژهها دارد و بيش از ١٠ سال از شروعش ميگذرد. دو پالايشگاه ديگر از موارد جديد هستند كه در سال ٨٩ كلنگزني شده بودند و مقرر بود در ٣٥ ماه به گاز برسند كه اين اتفاق به دلايل مختلفي نيفتاد. در دولت يازدهم بهجاي اينكه همزمان همه پالايشگاهها با هم توسعه پيدا كنند و منابع توليدي شوند، منابع اولويتبندي شد؛ نتيجه اين بود كه ابتدا فاز ١٢ كه بيش از سه فاز بود در سال ٩٣ به بهرهبرداري رسيد، فاز ١٥ و ١٦ هم كه سالها مانده بود، يك سال بعد افتتاح شد و خوشبختانه امروز اين شش فاز بهرهبرداري شدند. توليد روزانه كشور به قطر نزديك ميشود، اتفاقي كه در اوايل پارس جنوبي يك بار افتاد؛ اما بعد فاصله زياد شد. تا پايان سال برآورد اين است كه دو پالايشگاه ديگر هم واحدهايشان عملياتي شود و ميشود گفت پارس جنوبي در حوزه بالادست، تقريبا پروندهاش رو به اختتام است. مهمترين دليل اين تعويقها، توزيع منابع همزمان بين تعداد زيادي پالايشگاه بود؛ اما هيچكدام به نتيجه نميرسيد كه به گاز برسيم.
آيا افتتاح اين شش فاز با برداشت سد توقف توليد قطر ارتباطي دارد؟
قطعا ربطي ندارد، زیرا اين فازها در زمان منطقياش انجام ميشود، اينطور نيست كه يك پالايشگاه يك سال قبل تكميل و افتتاحش به زمان حال موكول شده باشد يا يك پالايشگاه بدون تكميلشدن افتتاح شود.
اولينبار است كه از پارس جنوبي برداشت نفت داريم؛ اما كارشناسان معتقدند مشكلات فني در پارس جنوبي وجود دارد كه مربوط به تكنولوژي نيست. اين مشكلات چيست كه گفته ميشود ممكن است با قطر بر سر برداشت نفت توان رقابت نداشته باشيم؟
در جريان مشكلات فني نيستم؛ اما طبيعتا قطر سالهاست برداشت از لايه نفتي را شروع كرده و برداشت زیادی از ميدان دارد و كشور ما براي اولينبار است كه يك كشتي را آنجا مستقر كرده و برداشت ميكند. طبيعتا چون اولين تجربه اين نوع برداشت با كشتي پالايشگاهي از دريا در كشور است، زمانبر خواهد بود و در ادامه مسير هم به نظرم با روال معمولي دنبال ميشود. اينكه در اين حوزه نسبت به قطر عقبافتادگي داريم، بر كسي پوشيده نيست و بايد تلاش شود همانطوركه در گاز هم اختلاف فاحش بود و امروز به نقطه برابري رسيديم، اين مشكل را هم حل كنيم. بهعنوان كارشناس فكر ميكنم اين كار را هم میتوان انجام داد.
افتتاح اين طرحها را با حضور سرمايهگذاران داخلي و خارجي داريم. سرمايهگذاران از كدام كشورها قرار است حاضر باشند؟
سرمايهگذاران فقط ايراني هستند.
از كدام ارگانها؟
فازهاي بالادست از سرمايه ملي و دولتي و صندوق توسعه ملي است ؛ اما پيمانكاراني كه اجرا كردهاند، در فاز ١٧ و ١٨ شركت «اويك» وابسته به صندوق بازنشستگي كاركنان صنعت نفت و شركت «IPMI» وابسته به وزارت صنعت، معدن و تجارت هستند، در فاز ٢٠ و ٢١ شركت «اويك» و در فاز ١٩ شركت «پتروپارس». در پتروشيميها، هر چهار مورد بخش خصوصي داخلي هستند؛ دو مورد كاملا خصوصي و دو مورد ديگر مربوط به صندوقهاي بازنشستگي فرهنگيان و صندوق بازنشستگي كاركنان صنعت نفت است.
تقاضا بيشتر در پتروشيمي بوده يا بخش گاز؟
حجم سرمايهگذاري براي بخش بالادست، بالاست ضمن اينكه در پارس جنوبي ديگر قرارداد جديدي نداريم كه استقبالي بشود يا نشود. عملا همه قرادادها سالها قبل منعقد شده و كار رو به اتمام است؛ اما در پتروشيميها همه خصوصي شده و واگذار شدهاند. در سال گذشته حدود ١٠ هزار ميلياردتومان بخش خصوصي عقد قرارداد كرده براي صنايع پاييندست پتروشيمي و هفت هزار تاي ديگر در دست عقد قرارداد داريم كه براي اجرا واگذار ميكنيم كه تا نيمه اول ارديبهشت محقق خواهد شد. بيشتر استقبال در حوزه صنايع پاييندست و تكميلي است. در پارس جنوبي كار بعدي توسعه زنجيره تكميلي و ايجاد ارزش افزوده بيشتر است كه از سال گذشته به آن شدت بخشيدهايم و امسال هم بقيه كار را با بخش خصوصي داخلي و سرمايههاي متوسط داخلي قرارداد ميبنديم.
هركدام از اين فازها و چهار پالايشگاه به تفكيك، رقمي براي اشتغالشان برآورد شده است؟
اعداد برای اشتغال متفاوت است، زیرا وقتي طرحي را به بهرهبرداري ميرسانيد، تعداد شاغلان كمتر ميشود. طبيعتا در زمان اجرا ممكن است ١٠ هزار نفر شاغل باشند و در زمان بهرهبرداري اين عدد به دو هزار نفر برسد؛ اما تفاوت ديگر اين است كه در زمان بهرهبرداري، اشتغال پايدار است و از بين نيروهاي بومي است و شاغلان ميتوانند در آن به بازنشستگي هم برسند و مانند پروژه، دوران چهار، پنجساله نيست. با محاسبه نيروهاي پيمانكاري در هر پالايشگاه، حدود دو هزار نفر شاغل خواهند شد. در پتروشيميها براي هركدام از طرحها بين ٤٠٠ تا ٥٠٠ هزار نفر اشتغال ايجاد ميشود؛ اما چون اشتغال پايدار است، درصد بوميها بالاتر ميرود، بههميندلیل در سه سال گذشته با رويكارآمدن فازهاي جديد و بهبهرهبرداريرسيدن، درصد اشتغال افراد بومي از ٢٢ درصد به ٣٠ درصد رسيده؛ يعني از ٦١هزارو ٥٠٠ نفر شاغل در پارس جنوبي، ٣٠ درصد بومي هستند.