در فراق پدر- زنده یاد ایرج یزدان بخش
بعد از وفات تربت ما در زمین مجوی در سینه های مردم دانا مزار ماست
چگونه نغمه سرایم پدر، سپاس سپاس
چگونه ناله برآرم پدر، سپاس سپاس
چگونه از سَرِآغاز تا به انجامت
به خاک سجده گذارم، پدر سپاس سپاس
چگونه بر سر تقدیر خویش چاره کنم
چگونه مهر و صفای تو را نظاره کنم
بیا که عهد و وفا با تو را دوباره کنم
بیا که بانگ برآرم پدر، سپاس سپاس
شنو ز صنعت پویا و پر تکاپویش
شنو از آن دل دریایی جفا جویش
شنو ز مرد عمل، علم بی هیاهویش
شنو از این دل زارم، پدر سپاس سپاس
به عشق بر دل و بر عقل میزدی وصلت
پدر، چو شمع بُدی در میان صد صنعت
پدر، تمام وجودم بسوخت از هجرت
بدان که رفت قرارم پدر سپاس سپاس
تو ایرجی که پدر بر نژاد ایرانی
به رفتنت چو سیاوش غریب دورانی
درود بر تو و بدرود نور یزدانی
امان از این شب تارم، پدر سپاس سپاس