مرجع پلیمر در بازار ایران: معاملات پلیمرها در بورسکالا همچون هفتههای گذشته از رونق چندانی برخوردار نبود و رقابت برای خرید هم برای گریدهای محدودی تجربه شد. این روند باز هم از روزهای آرام و کمخبر بازار حکایت دارد آنهم در شرایطی که خبرهای بیشتر از احتمال فروش اعتباری پلیمرها به گوش میرسد. بازار از توانمندی بالایی برخوردار نیست و برای هفته جاری هم رخداد برجستهای در فاز معاملات به ثبت نرسید. وضعیت معاملات در بازار را نمیتوان بهعنوان یک سیگنال خوب مطرح کرد و گروههای کالایی رایج که مدتها برای خرید آنها صف خرید گسترده یا رقابتی نفسگیر تجربه میشد با معاملات بر قیمت پایه یا حتی عدم داد و ستد حجم عرضهها بهصورت کامل روبهرو شدهاند. این شرایط نشان میدهد که بازار با حداقل تقاضای خرید خود پا به میدان گذاشته و این میزان تقاضا تنها تامینکننده نیازهای قطعی بازار است و اغلب خریداران احتیاط را چاشنی فعالیتهای معاملاتی خود کردهاند.
این رقم معاملاتی که البته آمار دقیق آن را باید در پایان هفته مورد بررسی قرار داد نشاندهنده حداقلهای بازار است و البته گویای روزهای سختی است که هنوز تا پایان آن گویا به زمان بیشتری نیاز داریم. شواهد چندانی از بهبود بازار مشاهده نمیشود، ولی بهصورت کلی در برابر ضعف تقاضا، شاهد افت عرضهها هستیم اگرچه تغییر خاصی را هم برای بازار در بر نداشته و ندارد. این ثبات نسبی در بازار با جریان کاهش قیمتها چندان مطلوب نیست اگرچه افت قیمتها تاکنون امیدواریهایی را برای رشد تقاضا به همراه داشته است. از ویژگیهای بازار امروز ثبت معاملات مچینگ ۲۰ تنی است که نشاندهنده واقعیتهای بازار است. برای روز گذشته معاملات پلیاستایرنها جذابتر از سایر گروههای کالایی بود که نشان میدهد برای این حوزه معاملاتی هنوز روزهای خوب بازار به پایان نرسیده است. اینکه بسیاری از عرضهها با هیچ تقاضایی روبهرو نبودند هم از ویژگیهای روز گذشته بود. البته با توجه به دو هفته ضعیف در معاملات پلیمرهای بورسکالا، این انتظار وجود داشت که این هفته حجم تقاضا قدری افزایش یابد ولی با کاهش عرضه برخی گروههای کالایی، این خوشبینی هم اندکی به حاشیه رفت ولی دادههای دقیقتر را باید در پایان هفته مورد ارزیابی قرار داد. از ویژگیهای دیگر روز گذشته میتوان به ثبت داد و ستدهای ۱۰ تنی بهصورت نقدی یا مچینگ اشاره کرد که در نوع خود جالب توجه به نظر میرسد. افزایش معاملات نقدی – مچینگ یا سلف – مچینگ هم از دادههای مهم معاملات روز گذشته بود و نشان میدهد که خریدار و فروشنده خود را با واقعیتهای قیمتی وفق داده و شرایط موجود را پذیرفتهاند. از سوی دیگر کاهش قیمتها در بورس هم افزایش یافته و شرکتهای پتروشیمی بیش از قبل با اعمال تخفیف به سمت افزایش تقاضا حرکت کردهاند.
شاید مهمترین ویژگی معاملات را بتوان همین نکته بهشمار آورد آن هم در شرایطی که بازار هنوز بسیاری از نرخهای موجود را نپذیرفته و قیمتهای کمتری را طلب میکند. باید واقعیتهای عرضه و تقاضا را پذیرفت و در شرایطی که هم تقاضا ضعیف بوده و هم موجودی انبارها بالاست بهتر است با افت قیمتها، هم به حمایت از مصرفکننده مواد اولیه پرداخت و هم تلاش کرد تا حجم فروش را افزایش داد. در هر حال کاهش نرخ در بورسکالا به معنی پایین آمدن قیمت تمام شده تولید است و همین رخداد میتواند به افزایش توان بازاریابی واحدهای تکمیلی در بازارهای داخلی و منطقهای منجر شود. بازار هماکنون بیش از همه به افزایش حجم معاملات نیاز دارد حتی اگر این انتظار به قیمت کاهش نرخ باشد. پیچیدگی دورنمای بازار را هم باید جدیتر ارزیابی کرد و البته در روزهای سخت نیاز به تصمیمات سخت و بزرگ را باید در نظر گرفت. وقتی خبری از هجوم تقاضا نیست، عرضهکننده است که باید خود را با واقعیتهای بازار وفق دهد.
تداوم جریان کاهش نرخ
قیمتهای پایه راهی جز افت قیمتها را پیش روی بورس و بازار ترسیم نکرده است. این روند کلی به اندازه کافی به کاهش نرخ منتهی میشود و شاید نیازی به تحلیل سایر دادهها نباشد. در این شرایط تنها میتوان بر رشد تقاضا حساب کرد شاید با افزایش حجم معاملات بتوان رکود فعلی در بازار را اندکی تعدیل کرد ولی حجم معاملات از روزهای بسیار خوب بازار حکایت ندارد. اگرچه نزدیکی به زمان اوج تقاضای فصلی ظروف یکبار مصرف بتواند بخشی از رخدادهای بازار را تعدیل کند ولی این جریان هم تاکنون نتوانسته تغییر بزرگی در سازوکار بازار ایجاد کند. در گذشته بارها ذکر کردیم که دورههای رکود بهصورت سنتی در بازار پلیمرها سهماهه است و هماکنون در اوایل ماه سوم رکود هستیم و منطقی است که جرقههایی از بهبود را مشاهده کنیم ولی تا زمانی که حجم معاملات رونق بازار را نشان ندهد نمیتوان از تغییر فاز بنیادین بازار سخن گفت اگرچه بازار همه گریدها اوضاع مشابهی ندارد. شاید این شرایط بازار بیش از همه برای رسانهها دشوار باشد چون خبر چندانی که به آن اشاره نشده باشد نادر است.
درست است که حجم تقاضا در بازار داخلی افزایش یافته و با افت قیمتها، جذابیت خرید مواد اولیه هم تقویت شده و امیدواریم حجم تولید هم بهبود یابد ولی تمامی این موارد تا زمانی که بهصورت رسمی در حجم معاملات بورسکالا خودنمایی نکند به معنی تغییر فاز بازار نیست. جذابیت خرید گریدهایی که اغلب از آنها با صفت جذاب یاد میکنیم اگرچه افزایش یافته ولی گسترش این جذابیت اگر به کل بازار قطعی نشود باز هم اوضاع کلی تغییر چندانی نخواهد داشت. البته این روند نزولی قیمتها اگرچه جذابیت خرید را افزایش میدهد، ولی در شرایطی که برخی از واحدهای تولیدی یا تجاری هنوز مواد اولیه گرانقیمت در انبارها دارند چندان هم جذاب نیست. از سوی دیگر همین کالاهای موجود خود یک سرعتگیر نه چندان پرقدرت در برابر افت قیمتها بهشمار میرود ولی در شرایطی که قیمتهای پایه در بورسکالا کاهشی است و اغلب عرضهها در حجمهای بالا به ثبت میرسد؛ نمیتواند از کلیت بازار حمایت کند. البته چند جرقه محدود رشد قیمتی را میتوان در همین چارچوب مورد ارزیابی قرار داد ولی تاکنون جز بهصورت مقطعی، اثر چندانی در بازار نداشته است. از سوی دیگر کاهش قیمتهای جهانی در کنار افت قیمت دلارآزاد و نیمایی هم، افت قیمتهای پایه بزرگی را به ثبت رسانده که جای رشد نرخ خاصی را باقی نمیگذارد.
منبع: دنیای اقتصاد